در این بین داستان پیچیده تر می شود و برادر ایلیا یعنی عرشیا نیز وارد ماجرا می شود...او یک پلیس است و بعد از چندین سال برادر خود را می بیند...این کماندو های عرشیا بودند که در قسمت دوم ایلیا را دستگیر کردند!! برادر او برای رسیدن به جایزه ای که برای دستگیری او قرار داده بودند حاضر است برادر خود را به زندان و سیاه چال منتقل کند....بر خلاف ایلیای دزد که از گناهان خود پشیمان است و قصد کار خیر دارد گویا برادر او با اینکه پلیس است اما هیچ رحمی ندارد به او...